روشن است که MBSR در ارتباط با تسکین نشانه ها و اختلالات مرتبط با استرس مزایای درمانی دارد. با این حال، معتقد هستم که تعریف عملیاتی MBSR با تمرکز بر لحظه حال، عمق و توان بالقوه روش ذهن آگاهی دنیوی جهت بررسی ساختار موقتی رنج[1] یا دوکا[2]، را در سطح بنیادین محدود می سازد. در آموزه های بودیسم، سه شکل یا سه سطح از رنج وجود دارد: رنج ناشی از رنج( دوکا – دوکاتا[3]) ؛ رنج ناشی از تغییر( ویپاریناما – دوکاتا[4]) ؛ و رنج ناشی از وجود دربند یا رنج فراگیر( سامکارا – دوکاتا[5]). رنج ناشی از رنج، رنج در سطح کلی است و MBSR و اکثر شیوه های درمانی ذهن آگاهی مسایلی چون درد مزمن، اضطراب، استرس و افسردگی را مد نظر قرار می دهند. من به این سطح از رنج به عنوان رنج در "سطح اول" اشاره می کنم. بودا به " دو کَمان[6]" رنج – درد جسمانی و ذهنی و اندیشه ورزی فراگیر درباره درد واقعی- اشاره داشت. همان طور که بودا خاطر نشان می سازد درد جسمانی و ذهنی در مواقعی می تواند اجتناب ناپذیر باشد. در صورتی که، درد فراگیر ذهنی، پاسخی واکنشی و قضاوتی نسبت به احساس های فیزیکی یا موقعیت هاست و تصور می کنیم که نباید اتفاق بیفتد.
رنج ناشی از تغییر یا رنج در "سطح دوم" در تمام پدیده های که بوجود می آیند و از بین می روند، در معرض تغییر هستند و دایمی نمی باشند دیده می شود. از این رنج گاهی اوقات به عنوان رنج ناشی از بخت واژگون یاد می شود.
- ۰۲/۰۸/۰۵