نظریهی همدلی/ کردن-نظامندکردن
نظریهی همدلی/ کردن-نظاممندکردن(E-S)، نظریهای در باب مبنای روانشناختی اوتیسم و تفاوتهای عصبشناختی مردان و زنان است. این نظریه توسط سایمون بارون-کوهن مطرح شدهاست و افراد را برحسب تفکر همدلانه(E) و تفکر نظامند(S) تقسیم میکند. این تفاوتها با استفاده بَهر همدلیکردن(EQ) و نظاممندکردن(SQ) اندازهگیری میشوند. این نظریه تلاش میکند نشانههای اجتماعی و تبادل پیام در اختلالات طیف اوتیسم به مثابهی نقص و تاخیر در همدلی در ترکیب با نظاممندکردن خیلی زیاد یا خیلی کم را اندازه بگیرد.
این آزمون پنج نوع متفاوت از «مغز» را بسته به حضور یا عدم حضور پراکندگیهای میان نمرات افراد در نیمرخهای E یا S آنها تولید میکند. نیمرخهای E یا S نشان میدهند که نیمرخ E>S در زنان شایعتر از مردان است و نیمرخ S>E در مردان شایعتر از زنان است. بارون-کوهن و همکارانش اظهار میکنند که نظریهی E-S بهتر از جنسیت پیشبینیکنندهی انتخاب موضوعات علم، فنآوری، مهندسی، و ریاضی(STEM) است(۲)
نظریهی E-S به شکل مغز مردانهی افراطی(EMB) در نظریهی اوتیسم و نشانگان آسپرگر گسترش یافته است و با حالت همدلی زیر متوسط و نظاممندکردن متوسط یا بالای متوسط ارتباط دارد.
- ۰۳/۰۶/۱۷